شلوغی تن ها در کنار یکدیگر به تنهایی سهمگینی بشر را دچار ساخته و کشف یک تنهایی اصیل و سازنده در وجود آدمی میتواند
به تنهایی راهگشای بسیاری از چالشها و مشکلات باشد. تجلی تنهایی در مضامین شعری و ادبی دست مایهای است برای بیان احساسات در غایت تنهایی باطنی یا به تعبیری شناخت درون و خودآگاهی ناشی از آن. وقتی فیلسوفی با توجه به اینکه افکارش از کلام درونی ناشی میشود و تفکر بدون زبان امکانپذیر نیست؛ حتی در تنهایی موجودی اجتماعی است. به همین ترتیب تنهایی یک شاعر در کلام و نوشتههایش در واقع تجلی اجتماعی بودن او و دغدغهمندی اش برای مردمان و مخاطبانش است.
خلوت انسان در شلوغی بیحاصل روزمرگیهایش آغاز راه نجات و رستگاری درونی وی میتواند باشد. روانشناسان حدی از تنهایی را نشانه ای از سلامت روح و روان آدمی می دانند. عرفا خلوت و تنهایی را برای رسیدن به اهداف الهی واجب و آن را یکی از منزلهای موکد عرفان میدانند. بر این اساس سه گانه -من، خدا، تنهایی- سالهاست ذهن مرا به خود مشغول و مشعوف ساخته است!
بدیهی است که آنچه از دل برآید بر دل نیز نشیند، هرچه پیش روی شماست دل سرودههای احمد میرابی است.
نظرات
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است.